 
    چه بد! چه عالی!
عادت همیشگی من این جوری بود: همین که به خواستهام میرسیدم خیلی خوشحال میشدم، خیلیزیاد! خیلیخیلیزیاد! و اگر به خواستهام نمیرسیدم خیلی پَکر میشدم. پکر که هیچ! گاه معجون ناجوری میشدم از پکری و اَخم…
 
    عادت همیشگی من این جوری بود: همین که به خواستهام میرسیدم خیلی خوشحال میشدم، خیلیزیاد! خیلیخیلیزیاد! و اگر به خواستهام نمیرسیدم خیلی پَکر میشدم. پکر که هیچ! گاه معجون ناجوری میشدم از پکری و اَخم…
 
    «فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ.» در زمین بگردید و عاقبتِ تکذیبکنندگان را بنگرید. (سورهی آل عمران ، آیهی ۱۳۷) از مسجد کوفه بیرون آمدم. دلم میخواست چند لحظه…
 
    آقای مدیر بعد از کلّی خیرمقدم و خوشامدگویی و ابراز خوشحالی گفت: «شما دیگر بزرگ شده اید و باید خود را برای پذیرفتن مسئولیتهای مهم در جامعه آماده کنید.» ما…